سیاست انقلابی کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم عماریون احساس وظیفه کنند در صحنه حاضر‌شوند

امام هادی(ع) به یکی از اهالی ری که از زیارت حسین ابن علی (ع) 

از کربلا بازگشته بود فرمودند: «اگر قبر عبدالعظیم (ع) در " ری " 

را زیارت می کردی مانند آن بود که حسین (ع) 

را در کربلا زیارت کرده باشی.  

 

هر کس شود به خاک ری از معرفت مقیم

باشـــــد پناه مـــرحمت سیّدالکـــــریم

از بــــس که صحــــن و گنبــد او با صفا بُوَد

گویا که از بهشت برین می‌رســد نسیم

باشــــند عـــرشیان به طـــواف مــــزار او

هستند قدسیان همه بر درگهش مقیم

 

از تفحص در زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع) معلوم می‌شود که ایشان در

زمان خود، از پرهیزگاران و عابدان و از متقین و ابرار به شمار می‌رفته‌اند،

و از جهت خلوص عقیده و قلب روشن و اعتقادات درست و صحیح، مورد

توجه ائمه اطهار (علیهم‌السلام) بوده‌اند.

حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان

حضرت امام حسن مجتبی (ع) است و نسبش با چهار واسطه به

آن حضرت می‌رسد.

ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم (ع) در سال 173 هجری قمری در

شهر مقدس مدینه واقع شده است و مدت 79 سال عمر با برکت ایشان،

با دوران امامت چهار امام معصوم، یعنی امام موسی کاظم (ع)،

امام رضا (ع)، امام محمدتقی (ع) و امام علی النقی (ع) مقارن بوده است.

محضر مبارک امام رضا (ع)، امام محمد تقی (ع) و امام هادی (ع) را درک

کرده‌ و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده‌اند.

حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث

ائمه معصومین (علیهم‌السلام) و از چهره‌های بارز و محبوب و مورد اعتماد،

نزد اهل بیت عصمت (علیهم‌السلام) و پیروان آنان بودند و در مسایل دین،

آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن، شناخت و معرفتی وافر داشتند.

ستایش‌هایی که ائمه معصومین (علیهم‌السلام) از وی به عمل آورده‌اند،

نشان‌دهنده شخصیت علمی و مورد اعتماد ایشان است.

حضرت عبدالعظیم (ع) می‌فرمایند: روزی به خدمت حضرت امام
 
 
محمدتقی (ع) رسیدم و این گفتار دلنشین را از امام شنیدم که فرمود:
 
دیدار دوستان آرامش و سلامت عقل را در پی دارد، اگر چه دیداری کوتاه
 
باشد.

افق فضل و شرف را قمری پیدا شد

یا که در طور ولایت شجری پیدا شد

باز از بحر ولایت گهری پیدا شد

نخل سرسبز ولا را ثمری پیدا شد

درسماوات و زمین جشن عظیم است امشب

عید میلاد کریم ابن کریم است امشب

در ریاض علوی سرو روان این پسر است

نجل مولای کریمان جهان این پسر است

بهترین زاده ابناء جهان این پسر است

فخر دین ، قبله دل ، کعبة جان ، این پسر است

اوست سروی که بود دامن هستی چمنش

صلوات همه بر حُسن حَسن در حَسنش

اهل فضل و شرف و علم زعیمش خوانند

خیل عبّاد همه عبد عظیمش خوانند

صاحبان کرم و جود کریمش خوانند

آیت رحمت رحمان و رحیمش خوانند

اوست ماهی که بر ابناء زمان می تابد

نورش از ری به همه خلق جهان می تابد

قامتش سرو و لبش کوثر و رویش ماه است

زائر مرقد او زائر ثارالله است

حرمش کعبه آمال دل آگاه است

حَسنی حُسنش بر خلق چراغ راه است

خاص و عامند ز هر سوی رهین کرمش

دل صد قافله سر گرم طواف حرمش

نعمت سایة این دسته گل عترت را

بر شما داده خدا این شرف و رفعت را

اهل ری قدر بدانید چنین نعمت را

فیض همسایگی تربت آن حضرت را

بال جبرئیل زده سایه به بام و درتان

این شما ، این حرم زادة پیغمبرتان

یا حجاز است و بُوَد کعبه جاویدانش

جان من ، جان همه خلق جهان قربانش

ری سپهر و حرم اوست مه تابانش

برتر از عرش بُوَد بارگه و ایوانش

دوست دارم که شب و روز ز لطف وکرمش

پر زند مرغ دلم یکسره سوی حرمش

آیه وحی در این خانه کتابت دارد

زیر این قبّه دعا کن که اجابت دارد

زائر او به خدا فیض قرابت دارد

درو دیوار حرم نقش نجابت دارد

ماه صد انجمن اینجاست خدا می داند

آفتاب حسن اینجاست خدا می داند

خاک درگاه تو بر درد دل خسته شفاست

سر به خاک حرمت گر نگذاریم جفاست

ای گل باغ حسن عطر تو بر روح صفاست

کرم و جود تو بر ما به عیان و به خفاست

«ما به این در، نه پی حشمت وجاه آمده ایم»

«از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم»

حُسن پیدای حَسن سرّ نهان حسنی

بلکه جانان همه خلق و تو جان حسنی

تو به باغ دل ما سرو روان حسنی

نخل طاها و گل عطر فشان حسنی

ما به خاک حرمت روی نیاز آوردیم

حاجت خویش به درگاه تو بازآوردیم

عصمت فاطمه و عزّت حیدر داری

تو مقام از سخن مدح فراتر داری

تو عطا و کرم آل پیمبر داری

ز حسین و ز حسن جلوه دیگر داری

جان به قربان تو ای سیّد پاکیزه سرشت

شهرری ازتو بهشت است بهشت است بهشت

به تو و عزّت آباء کرامت سوگند

به خدا و به رسول و به امامت سوگند

به جلال و به کمال و به مقامت سوگند

به نماز و به قعودت ، به قیامت سوگند

تو که سایه به سر خلق دو عالم فکنی

چه شود گر نگهی جانب «میثم» فکنی

غلامرضا سازگار(میثم)




تاریخ: یک شنبه 5 بهمن 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار
 
رحیمی از حلقه هاشمی تا حلقه انحرافی؛

تراکتور هایی که رحیمی براى«زنده با دهاشمی» به صف کرد  

چه کسی با وجود تخلفات به رحیمی قدر ومنزلت داد؟ 

اصولگرایان از بدو امر، نسبت به تخلفات رحیمی هشدار داده بودند اما
 
مداومت احمدی‌نژاد سبب شد تا رحیمی مدارج ترقی را یکی پس از دیگری
 
 
در دولت دهم طی کند و به سمت معاون اولی این دولت درآید.
 
گروه سیاسی مشرق - پرونده محمدرضا رحیمی، معاون اول دولت پیشین
 
 
به ایستگاه پایانی خود رسید. رحیمی از سوی شعبه 76 دادگاه کیفری
 
 
استان تهران به 15 سال حبس و دو میلیارد و 850 میلیون تومان رد مال
 
و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم‌شده بود که شعبه 11 دیوان
 
عالی کشور به‌عنوان مرجع تجدیدنظر، حکم حبس وی را به 5 سال و 91
 
 
روز کاهش داد و رد مال و جزای نقدی را تائید کرد.

روند پیگیری پرونده رحیمی نشان می‌دهد که اصولگرایان از بدو امر

نسبت به فساد مالی و تشکیلاتی که در افعال رحیمی وجود داشت،

هوشیار بودند. در همین رابطه در خردادماه سال 1385 نمایندگان

مجلس وقت نامه‌ای برای عزل رحیمی که در آن زمان در سمت رئیس

دیوان محاسبات مشغول به کار بود، تهیه کردند. 

الیاس نادران، توکلی و عماد افروغ ازجمله چهره‌های سرشناس

اصولگرایی بودند که به افشای فساد اداری در بیمه ایران زیر نظر رحیمی

پرداختند و خواستار عزل وی شدند.[1] اما مداومت احمدی‌نژاد سبب شد

تا رحیمی مدارج ترقی را یکی پس از دیگری در دولت دهم طی کند و به

سمت معاون اولی این دولت درآید.

این در حالی است که اصلاح‌طلبان که همواره افعال خود را در راستای

منافع سیاسی خود هدایت می‌کنند، در این زمینه نیز با رویکردی متنفع

از سیاست جناحی خود و با سیاسی‌کاری در برخورد با مفاسد اقتصادی

عمل کرده و رحیمی را منتسب به جریان اصولگرایی می‌کنند و خواستار

آن هستند که هزینه کارنامه سیاه رحیمی را اصولگرایان بپردازند.

این در شرایطی است که نگاهی به تاریخ نشان می‌دهد که اصول‌گرایان

همواره نسبت به افعال رحیمی منتقد و معترض بودند و وی در دامان

جریان غیر رشد یافته و در زمان احمدی‌نژاد به دولت وی پیوسته است. او

البته یکی از خط قرمزهای کابینه دولت دهم محسوب می‌شد.

خدمات رحیمی به هاشمی

خدماتی که رحیمی به شخص هاشمی ارائه کرده است ازجمله مباحثی

در تاریخ دولت سازندگی است که مورداشاره اصلاح‌طلبان و اصولگرایان

و خاص و عام سیاسیون بوده است. بدین منظور فعالیت وی و نحوه

تعامل رحیمی با هاشمی چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد تا جایی

که برخی از این خدمات که البته منشائی بعضاً متملقانه داشته است،

مثل‌های سیاسی شده است.

 

تراکتورهایی که رحیمی برای خوشامدگویی هاشمی به‌صف کرد

رزومه کاری رحیمی بعد از نمایندگی مجلس نشان می‌دهد که وی با تکیه‌

بر هاشمی توانست صاحب پست‌های مختلف سیاسی شود و بعدازآن نیز

به دولت احمدی‌نژاد پیوست. رحیمی در شهریور۱۳۷۲نمایندگی مجلس را

ترک کرد و به‌حکم وزیر دولت هاشمی، به استانداری کردستان منصوب

شد. رحیمی بعد از مدتی باروی کار آمدن دولت اصلاحات برکنار شد و

سالیانی چند مشاور عالی عبدالله جاسبی در دانشگاه آزاد بود. رحیمی

سرانجام در حکمی دیگر به ریاست دانشکده حقوق دانشگاه آزاد واحد

تهران مرکز رسید.

اینکه چطور رحیمی توانست خود را به هاشمی نزدیک کند روایت‌های

مختلفی وجود دارد اما یکی از این روایت‌ها مربوط به استقبال جالب‌توجه

وی از هاشمی است.

"محمد قوچانی " در مناظره با "عبدالرضا داوری " که به همت سازمان

جوانان حزب اسلامی کار برگزار شد، گفت: «احمدی‌نژاد در سال 79

رئیس ستاد انتخابات هاشمی بود درست درزمانی که خود ما مخالف

کاندیداتوری وی برای انتخابات وی بودیم و حتی به ذکر این مسئله

بپردازم که محمدرضا رحیمی که محبوب شما اصولگرایان و شخص

احمدی‌نژاد بود در جریان سفر آیت‌الله هاشمی به شهر کردستان

تراکتورها را به‌گونه‌ای طراحی کرد که وی در زمان حضورش در هواپیما

"زنده‌باد هاشمی " را از ارتفاع بالا ببیند. هاشمی جزو خوش‌فکرترین و

مدیرترین نیروهایی است که بعد از انقلاب پرورش پیداکرده و در مقاطع

حساس و حیاتی کشور را نجات داده است اما این به این معنا نیست که

هاشمی انتقادناپذیر است».[2]

مدیحه‌سرایی استاندار کردستان/ وقتی رحیمی، هاشمی را

«یوسف انقلاب اسلامی» خواند

اردیبهشت سال 1376 بود که علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی در قامت

رئیس‌جمهور پا به استان کردستان می‌نهد، استانی که استاندارش

محمدرضا رحیمی بود، در حاشیه سفر هاشمی رفسنجانی به کردستان

کتابی تحت عنوان «دیدار سردار سازندگی از کردستان، سرزمین عشق

و دوستی» منتشر شد که مقدمه این کتاب را محمدرضا رحیمی که

استاندار وقت کردستان بود نوشت.

رحیمی در این کتاب از سفر هاشمی رفسنجانی به کردستان با واژه‌هایی

همچون «اعجازآفرین» و «اعجاب‌برانگیز» یادکرده و حتی او را

«یوسف انقلاب اسلامی» خوانده است. این کتاب در سه هزار نسخه و از

سوی روابط عمومی وقت استانداری کردستان منتشرشده بود.

متن مقدمه کتاب «دیدار سردار سازندگی از کردستان، سرزمین عشق و

دوستی» که به قلم محمدرضا رحیمی به نگارش درآمده به شرح زیر است:

بسمه‌تعالی

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر/ یادگاری که در این گنبد دوار بماند

یکی از رخدادهای بی‌سابقه در تاریخ کردستان، سفر میمنت آثار ریاست

محترم جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به این

خطه از میهن اسلامی است که توصیف زیبایی‌ها و برجستگی‌های آن از

توان گفتار و نوشتار خارج است.

 

در این واقعه بسیار مهم و تاریخی، اتفاقات از سنخ رویدادهای مرسوم و

معمول دیدار دولتمردان مشهور دنیا از مناطق کشور خود یا کشورهای

دیگر نیست، بلکه مقوله‌ای منحصربه‌فرداست. آمیزه‌ای از عشق و محبت

و دلدادگی در هاله‌ای از نور ایمان و ایثار و جوانمردی است.

 

مهمان‌نوازی مردم کردستان در استقبال از رئیس‌جمهوری و محبوبشان

فراتر از روال طبیعی و به شکل افسانه‌ای تجلی می‌کند. آقای هاشمی

را محبوبی می‌پندارند که تنها یار نیست، یاور نیز هست. او را جانانه کرم‌

پیشه‌ای می‌انگارند که از کنعان انقلاب به مصر کردستان قدم می‌گذارد،

عاشقانه عزیزش می‌دارند و با تمام هستی خریدار محبتش می‌گردند. اوج

زیبایی این دلدادگی درحرکت غرورآفرین آن پیرزن سقزی تجلی می‌کند

که با تمام دارایی‌اش که در یک رأس بز خلاصه می‌شود، در صف خریداران

یوسف انقلاب اسلامی قرار می‌گیرد و اشک شوق از چشمان آقای

هاشمی جاری می‌سازد.

 

نکات قابل‌ملاحظه‌ای در لحظات دیدار حضرت ایشان از مناطق کردستان

وجود دارد که حقیقتاً جز در آثار اساطیری و مبالغه‌ها و اغراق‌های

شاعرانه تصور آن‌ها در باور هیچ‌کس نمی‌گنجد، مگر آنکه انسان خود بوده

و رأی‌العین مشاهده کرده باشد و حیرت و اعجاب و ناتوانی ما در ترسیم

آن عظمت‌ها از همین‌جا ناشی می‌شود. پیرمردی مریوانی خطاب به

رئیس‌جمهوری محبوب خود در حالی گریه امانش نمی‌دهد، می‌گوید:

«اگر فرزندی داشتم، ذبیح مقدمت می‌کردم.»


فرزانه‌ای بیان می‌کرد: «می‌توان مردم را مجبور به اجتماع کرد، اما

نمی‌توان به‌اجبار بر لبان آن‌ها خنده‌ای نشانید یا اشک شوقی از دیده‌ای

جاری ساخت» و شاهدان دیدند که آقای هاشمی بارها متأثر از ابراز

محبت‌های بی‌شائبه مردم وفادار کردستان اشک ریختند که وزیر محترم

کشور هم در نامه خویش خطاب به این‌جانب بدان اشاره نموده‌اند.

در بعد سیاسی هم‌سفر آقای هاشمی به کردستان اعجازآفرین و

اعجاب‌انگیز است. استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا جهان خوار توسط

ایادی مزدورش در منطقه از ماه‌ها قبل با به‌کارگیری تمامی امکانات

تبلیغی خود و با بهره جستن از رادیو بی‌بی‌سی و صدای آمریکا و رادیو

رژیم صهیونیستی و ... تلاشی مذبوحانه کردند تا به‌زعم باطل خودشان

را از حضور درصحنه منفعل سازند اما مردم حق‌شناس کردستان قهرمان

این ایرانیان رشید و میهن‌دوست که شاهد و ناظر خدمات گسترده و

بی‌نظیر دولت خدمتگزار جناب آقای هاشمی در کردستان بوده و هستند و

آن را در تاریخ دیارشان بی‌سابقه می‌دانند، با استقبال بی‌مانندشان از

دلاور مرد میدان‌های جهاد و سازندگی چنان شوری آفریدند که گرمی و

حرارتش دوستان را به وجد آورد و غلغله درجانشان انداخت و دشمنان را

پروبال بسوزاند و آتش حسرت بر روانشان زد. اگر بگویم طومار دشمنان

کردستان برای همیشه درهم پیچید، مبالغه نکرده‌ام و اقرار کارشناسان

سیاسی نیز مؤید همین مطلب است.

از دیگر دستاوردهای شیرین این سفر مبارک آثار و برکات مترتب بر آن

است که چشم‌انداز توسعه و ترقی استان کردستان را فروزان نموده و

تبدیل آن به یک استان برخوردار در آینده‌ای نزدیک را میسر ساخته است.

اگر بخواهم با زبان اعداد و ارقام سخن بگویم، قطعاً در حوصله این نوشتار

که مقدمه‌ای بر سفرنامه معظم له به این بخش از میهن اسلامی است،

نمی‌گنجد، فلذا دامن سخن فرا می‌چینم و به‌عنوان حسن ختام از درگاه

ایزد متعال عاجزانه مسئلت می‌نمایم که دولت کریمه اسلامی و رهبری

عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای دامت‌برکاته

و تمامی خدمتگزاران صدیق این نظام الهی بویژه شخصیت ممتاز جهان

اسلامی سردار دلاور سازندگی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

را در کنف حمایت خویش قرار دهد.

«اللّهُمَ وفّقنا لَمّا تُحبُّ و تَرضی»

محمدرضا رحیمی

استاندار کردستان»[3]


 

کابینه‌ای که دو مفسد اقتصادی داشت

کابینه هاشمی رفسنجانی دو فرد جنجالی ازنظر اشتغال به افساد

اقتصادی داشته است. کرباسچی که هنوز هم یار غار هاشمی و به‌عنوان

دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی، حزب نزدیک به هاشمی در حال

فعالیت است و از سوی دیگر محمدرضا رحیمی که در دولت دهم به‌عنوان

معاون اول احمدی‌نژاد منصوب شد.

جالب اینجاست که رحیمی از هاشمی در مقابل انتقادها نسبت به حمایت

وی از کرباسچی پشتیبانی کرده است. پشتیبانی که بعضاً حالت

چاپلوسانه آن بر وجوه دیگر آن می‌چربد. رحیمی دراین‌باره در پاسخ به

یکی از نمایندگان مجلس با ادبیات جالب‌توجهی می‌نویسند: 

«برادر گرامی باید بدانیم هاشمی، هاشمی است ولو اینکه در خانه

بنشیند. او در هر جا باشد بدان اعتبار می‌بخشد و یا هر جای دیگر که:

(شرف‌المکان بالمکین)»[4]

جدایی از حلقه هاشمی و پیوستن به باند جریان انحرافی

حضور رحیمی در دولت احمدی‌نژاد نیز بدون حاشیه نبود. رحیمی پس‌از

اینکه به ریاست دیوان محاسبات کشور منصوب شد، یکی از مسئولان

اخراج شده شرکت بیمه ایران را که با توصیه یک‌نهاد امنیتی اخراج

شده بود، به‌عنوان بازرس همان شرکت بیمه تعیین کرد. درنتیجه

گزارشی که به دست احمدی‌نژاد رسید، حاوی اطلاعات غلطی درباره

این شرکت بود که باعث شد تا وی دستور برکناری مدیرعامل و تمام

اعضای شرکت بیمه ایران را بدهد.

 

از همین زمان بود که نمایندگان مجلس شورای اسلامی وقت نسبت به

فساد مالی و اداری رحیمی معترض شدند.[5]

در دی‌ماه 1388 برخی از رسانه‌ها نوشتند: «یک چهره جنجالی و مسئول

که دارای اتهامات متعدد فساد مالی و سیاسی است و در حال حاضر

دارای مسئولیت است، متهم به همکاری و شراکت با یک باند فساد مالی

در بیمه شهرستان کرج است.»[6]

سرانجام نمایندگان مجلس در اسفند 1388 (216 نفر) و فروردین 1389

(233 نفر) دو نامه خطاب به رییس قوه قضائیه در مورد پیگیری فساد

اقتصادی نوشتند.

الیاس نادران هم در حاشیه جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در روز

17 فروردین 1389 درباره این نامه گفت: «آقای رحیمی رئیس حلقه فساد

در خیابان فاطمی است که نسبت به جمع آوری منابع از محل منابع

فاسد و توزیع آن تصمیم‌گیری می‌کرده است و اکنون تقریباً همه اعضای

این شبکه فاسد اقتصادی در خیابان فاطمی دستگیرشده‌اند الا معاون

اول فعلی رئیس‌جمهور.»

با ورود قوه قضائیه به این مسئله موج موضع‌گیری‌ها جهت تطهیر رحیمی

از سوی حلقه انحرافی آغاز شد. اسفندیار رحیم مشایی در این روند

اسفندیار رحیم مشایی در حاشیه نشست تخصصی دستاوردهای

همایش ایرانیان خارج از کشور در پاسخ به این سؤال که با توجه به

اعلام نام محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس‌جمهور به‌عنوان متهم از

سوی حجت‌الاسلام اژه‌ای آیا تغییری در این راستا از سوی رئیس‌جمهور

صورت خواهد گرفت یا خیر، گفت: «من فکر می‌کنم آقای رئیس‌جمهور

خیلی سفت‌تر شدند که در این کار، ایشان باشند.»

همچنین دو روز بعد از سخنان سخنگوی دستگاه قضا،‌ رحیمی گفت:

«تا احمدی‌نژاد هست، من معاون اول هستم.» و تمام این اظهارنظرها

حاکی از درگیری بین دولت و دستگاه قضا بود.

 

به هر جهت قوه قضائیه بعد از بررسی‌های صورت گرفته رحیمی را محکوم

اعلام کرد و حکم به 5 سال و 91 روز حبس و رد مال و جزای نقدی رحیمی

داد. در این میان آنچه مشخص است مداومت اصولگرایان در جریان

پیگیری پرونده رحیمی است. این در حالی است که برخی از اصولگرایان

در این زمینه حتی محتمل برخی هزینه‌ها و برخوردهای سیاسی از جانب

افراد متنفع این ماجرا بودند. 

گرچه باید این موضوع را در حوزه خود یعنی فساد اقتصادی مورد

توجه و بررسی قرارداد تا با قرار گرفتن در جریان اصلی امور پیگیری‌های

لازم انجام گیرد؛ اما سیاسی‌کاری برخی از گروه‌های سیاسی در این روند

که یکی متنفع این ماجرا بود (جریان اصلاحات) و دیگری به جهت تطهیر

خود اقدام به سم‌پاشی افکار عمومی کرد (جریان انحرافی) و به سبب

اینکه وی در سمت معاون اول دولت قبل مشغول به کار بوده است، بعد

سیاسی نیز یافته و پرونده‌ای سخت از این نظر بود که به نظر می‌رسد

که با حکم قوه قضاییه در جریان اصلی قضایی خود قرارگرفته است و در

آینده نزدیک باید شاهد اجرای حکم مزبور باشیم.

[1] http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1111232

[2] http://www.yjc.ir/fa/news/4846555

[3] http://www.asriran.com/fa/news/224312

[4] http://www.parsnews.com/ 3/254373-

[5] http://afrough.mihanblog.com/post/103

[6] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931102000913




تاریخ: دو شنبه 5 بهمن 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار

ملک عبدالله در حال نوشیدن شراب با جرج بوش


پیام هاشمی رفسنجانی در پی مرگ دیکتاتور عربستان

پیام تسلیت هاشمی خطاب به ملک سلمان

هاشمی:از خداوند برای آن فقید رحمت

واسعه مسئلت می‌کنم




تاریخ: شنبه 3 بهمن 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار
امام زمان(عج) در کلام حضرت سیدالشهدا(علیه السلام)
 
 
سنت هایی از پیامبران الهی که در امام زمان(عج) وجود دارد
 
در قائم ما عليه السلام سنت هابي از پيغمبران موجود است:سنتي از نوح
 
عليه السلام وسنتي از ابراهيم عليه السلام وسنتي از موسى عليه السلام
 
 
وسنتي از عيسى عليه السلام وسنتي از ايوب عليه السلام وسنتي از
 
محمد(صلی الله علیه واله وسلم).
 
در کتاب "کشف الغمّة ج 2 ص 522" در مورد نشانه هایی که از پیامبران
 
 
الهی در وجود نازنین حضرت حجت بن الحسن العسکری
 
 
(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آمده است:
 
عن الحسين عليه السلام قال: « في القائم منّا سنن من الأنبياء، سُنّة من
 
نوح عليه السلام، وسُنّة من إبراهيم، وسُنّة من موسى  عليه السلام،
 
 
وسُنّة من عيسى عليه السلام، وسُنّة من أيّوب عليه السلام، وسُنّة من
 
 
محمّد صلَّى الله عليه وآله وسلَّم، فأمَّا من نوح عليه السلام فطول العمر،
 
وأمَّا من إبراهيم فخفاء الولادة واعتزال الناس، وأمَّا من موسى فالخوف
 
والغيبة، وأمَّا من عيسى عليه السلام فاختلاف الناس فيه، وأمَّا من أيّوب
 
 
فالفرج بعد البلوى، وأمَّا من محمّد صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فالخروج
 
بالسيف»
 
حضرت سيد الشهداء امام حسين عليه السلام فرمود: در قائم ما
 
عليه السلام سنت هابي از پيغمبران موجود است: سنتي از نوح
 
عليه السلام وسنتي از ابراهيم عليه السلام وسنتي از موسى
 
 
عليه السلام وسنتي از عيسى عليه السلام وسنتي از ايوب
 
عليه السلام وسنتي از محمد عليه السلام اما از نوح عليه السلام طول
 
 
عمر واز ابراهيم عليه السلام پنهان بودن ولادت وعزلت گزيني از مردم
 
واز موسى عليه السلام ترس وغائب بودن واز عيسى عليه السلام
 
اختلاف مردم درباره ي او واز ايوب عليه السلام فرج بعد از گرفتاري واما
 
از محمد صلَّى الله عليه وآله وسلَّم با شمشير خروج کردن.
 
این مطلب در کتاب های "إثبات الهداة ج 3 ص 466 و کمال الدين
 
وتمام النعمة ص 338 نیز آمده است.



تاریخ: پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار

نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی

در پی حوادث اخیر فرانسه:

درباره‌ انگیزه‌های سیاه‌نمایی گسترده علیه اسلام کاوش کنید

لزوم شناخت مستقیم و بی‌واسطه از دین اسلام

در پی حوادث اخیر فرانسه و انتشار تصاویر توهین آمیز به مقدسات

اسلامی در یک نشریه فرانسوی، و تشدید جریان ضد اسلامی و اسلام

هراسی از سوی مقامات و رسانه‌های غربی، حضرت آیت الله خامنه‌ای

رهبر معظم انقلاب اسلامی،نامه مهمی خطاب به جوانان در اروپا و 

آمریکای شمالی مرقوم کردند. این نامه به زبان انگلیسی منتشر شد و 

متن ترجمه فارسی آن به شرح زیر است:

بسم‌ الله الرّحمن الرّحیم

به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی

حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی

مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما

جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما

را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در

دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و

هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان

شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر

صداقت و درستی جدا کرده‌اند.

سخن من با شما درباره‌ی اسلام است و به‌طور خاص، درباره‌ی تصویر و

چهره‌ای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ

یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی

صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده

شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره‌گیری از آن، متأسّفانه سابقه‌ای

طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد.من در اینجا نمیخواهم به«هراس‌های»

گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود

با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می‌بینید که در

تاریخنگاری‌های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه‌ی دولتهای غربی با

دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از

برده‌داری شرمسار است، از دوره‌ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر

رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از

خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت

و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز

سرافکندگی میکنند.

این به‌خودی‌خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از

این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از

روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری

چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در

وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته‌های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا

در موضوع مهمّی همچون شیوه‌ی برخورد با فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی،

از شکل‌گیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟

شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»،

زمینه‌ی مشترک تمام آن سودجویی‌های ستمگرانه بوده است. اکنون من

میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس‌افکنی و نفرت‌

پراکنی، این‌بار با شدّتی بی‌سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته

است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در

حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم

برنامه‌ی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه‌ی تصویرسازی غلط از

اسلام، تأمین می گردد؟ پس خواسته‌ی اوّل من این است که درباره‌ی

انگیزه‌های این سیاه‌نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.

خواسته‌ی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوری‌ها و تبلیغات

منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست

آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن

میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که

برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید

این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما

شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست‌های تحت استخدام خود

را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع

اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی

پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم

بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟ آیا

تعالیم پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌های انسانی و

اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه‌ها، پیام اسلام را از

منبع دیگری دریافت کرده‌اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام،

چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی

و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟

من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین

شما و واقعیّت،سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه

را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را

شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور

کنند. اگر چه هیچکس به‌صورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر

کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش،

پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش

طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند

پرسش‌های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش

در جهت یافتن پاسخ این پرسش‌ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت‌

های نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح

و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّت‌

پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام

را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده‌تر به نگارش درآورند.

سیّدعلی خامنه‌ای

1/بهمن/1393




تاریخ: شنبه 2 بهمن 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار

علت شکل‌گیری قیام توابین

چرا مختار قیام توابین را همراهی نکرد 

مختار، صد در صد با قیام علیه بنی‌امیه و مجازات قاتلین امام

حسین(علیه السلام) موافق بود، اما شیوه برخورد و هدف توابین

را نمی‌پسندید چرا که روحیه بیشتر آنان صرفاً شهادت‌طلبی بود. 

«توابین» به گروهی از شیعیان عراق می‌گویند که پس از شهادت امام

حسین(ع) به شدت از کرده خود پشیمان شدند که چرا حسین(ع) را یاری

نکردند و گفتند جز با شهادت، گناه ما بخشیده نمی‌شود.

قیام «مختار»، بلافاصله پس از نهضت «توابین» به وقوع پیوست و هنگام

قیام آنان، مختار در کوفه بود و خود را مهیای قیام کرد، اما شیعیان عراق

قبل از دعوت مختار با «سلیمان بن صرد» و چهار تن دیگر از بزرگان شیعه،

بیعت کرده بودند و آنان در اول ربیع‌الثانی سال 65 هـجری قمری قیام خود

را آغاز کردند.

*قیام توابین و علت همراهی نکردن مختار

اکثر مورخین، نقل کرده‌اند که مختار، صد در صد با قیام علیه بنی‌امیه و

قاتلین امام حسین(ع) با توابین موافق بود، اما شیوه برخورد و هدف آنان

را که بیشتر روی روحیه شهادت‌طلبی محض- به این معنا که تا می‌توانند

از دشمن بکشند و بعد خود آنقدر بجنگند تا به فیض شهادت نایل شوند-

بود نمی‌پسندید و در رهبری سلیمان، از نظر درایت و اداره جنگ، تردید

داشت، به این جهت وی در این قیام شرکت نکرد.

البته علت دیگری نیز پیش آمد و آن اینکه مختار هنگام قیام آن از جان

گذشتگان، بار دیگر با توطئه ضد انقلاب کوفه، توسط اعمال حکومت

ابن زبیر (که آن زمان در کوفه مستقر بودند) به زندان افتاد و هنگام قیام

«توابین» و شهادت آنان، وی در زندان کوفه به سر می‌برد.

در ادامه شرح ماجرای قیام توابین به قلم حجت‌الاسلام سید ابوفاضل

رضوی اردکانی از کتاب «ماهیت قیام مختار» می‌آید:

«توابین» قبل از حرکت به سوی دشمن، به کربلا آمدند و در کنار تربت

حسین(ع) و شهدا کربلا، گرد آمدند و به شدت گریستند و عزاداری کردند،

به طوری که بارها بی‌هوش ‌شدند و از ارواح شهدا استمداد و از خدا طلب

مغفرت کردند و نیروها را به سوی مرز عراق و شام گسیل داشتند،

حماسه‌سرایان و شعرای شیعه نیز در این میان از پا ننشستند و مردم را

به خودخواهی حسین(ع) و بازگشت به سوی خدا تحریک و تحریص کردند.

اردوی توابین به حدود دهکده «قرقیا» در نزدیکی شط فرات رسیدند،

قدری مکث کردند و از «قرقیا» به سوی منطقه حساس «عین الوردة»

حرکت کردند، زیرا به آنان گزارش داده بودند که دشمن با 30 هزار نیرو از

لشکریان شام به سرکردگی «ابن زیاد» به سوی آنان حرکت کرده است.

*جنگ «عین الوردة»

نیروهای توابین، در منطقه عین‌ الوردة با دشمن مواجه شدند،

ابن زیاد فرمانده کل نیروهای دشمن بود و افراد ذیل، نیز به عنوان 

معاونت و فرماندهان، جزو لشکر او بودند که عبارت بودند از:

1- حصین بن نمیر تمیمی: وی از چهره‌های کثیف عمال اموی بود و در

جریان کربلا از قاتلین امام حسین(ع) به شمار می‌رفت.

2- شرحبیل بن ذی‌الکلاع حمیری: وی نیز از جنایتکاران حادثه کربلا بود.

3- ادهم بن محرز باهلی: از سران قبیله باهل و از دشمنان سرسخت

اهل بیت پیامبر(ص) بود.

4- ربیعة بن مخارق غنوی: وی از دشمنان سرسخت اهل بیت پیامبر(ص)

بود.

5- جبله بن عبدالله خثعمی: وی نیز از دشمنان سرسخت اهل بیت

پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) بود.

نیروهای حق و باطل برابر هم اردو زدند، توابین حدود 4 هزار نفر نیرو و

دشمن، حدود 30 هزار نفر نیرو داشتند و شعار توابین:

«یا لثارات الحسین(ع)» (ای خونخواهان حسین) بود، جنگ به شدت آغاز

شد و توابین چون از روحیه شهادت طلبی برخوردار بودند، جانانه

می‌جنگیدند و بی‌مهابا به قلب دشمن یورش بردند و فریاد توابین به «الجنة،

الجنة» بلند بود و عده‌ای از آنان در حال نبرد، فریاد می‌زدند خدایا ما را

ببخش. کشتار عظیمی از نیروهای دشمن کردند، «سلیمان» به وسیله

نیروهای «حصین بن نمیر» به شهادت رسید و آن 5 نفر از سران شیعه،

یکی پس از دیگری ، فرماندهی توابین را به عهده گرفتند، کشتند تا کشته

شدند و اغلب نیروهای آنان به شهادت رسیدند و با غلبه لشکر شام،بقایای

آنان به سوی عراق، بازگشتند و به نهضت «مختار» پیوستند.

از فرماندهان و سران شیعه که 5 نفر بودند، جز «رفاعة بن شداد بجلی» 

و به نقلی «عبدالله بن شداد»، بقیه همگی به شهادت رسیدند و ماجرای

جنگ با لشکر ابن زیاد و شهادت چند هزار تن از شیعیان و توابین و کشتار

عظیم لشکر شام به «جنگ عین الورده» در تاریخ ثبت شد و این بار، باز

شیعیان ورقی زرین از حماسه و ایثار و ایمان و جانثاری، در راه

اهل بیت(علیهم السلام) بر تاریخ خونبار شیعه افزودند که درود خدا به

روان همه شهدا حق و فضیلت باد.

در پایان باید گفت که این حماسه،از آغاز تا انجام آن، گر چه تلاش کوتاه بود،

ولی یکی از مهمترین صحنه‌های حماسه شیعیان پاک را نشان می‌دهد.




تاریخ: پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار
 
 
به نظر می‌رسد، اصلاح‌طلبان با لجاجت و بعضاً عنادی که در طرح ادعای
 
فتنه‌گران دارند و با وجوداینکه به‌طور هدفمند سعی دارند خود را در
 
چارچوب نظام قرار دهند، راه نهضت آزادی را طی می‌کنند.
 
 
 
همایش اصلاح‌طلبان در نوع خود فرصتی برای عرض اندام این جریان
 
سیاسی بعد از مدت‌ها بود. جریان سیاسی که در این برهه حساس چشم
 
به انتخابات مجلس شورای اسلامی البته با تبصره حداقلی دوخته است.

ترکیب سخنرانان همایش به‌گونه‌ای چیده شده بود که افراد شاخص هر

یک از گروه‌های سیاسی در این همایش به ابراز نظرات خود بپردازند اما

همین موضوع نشان‌دهنده نوع ترکیب اعضای شرکت‌کننده همایش نیز

هست که بدون حضور کارگزاران و همچنین کم‌فروغی حضور تندروها،

همراه بود.

اما باوجوداینکه اصلاح‌طلبان سعی داشتند خود را اعتدال گر نشان دهند

و در یک پروژه رسانه‌ای با تیتر «پیوند مبارک اعتدال و اصلاح‌طلبی» به

استقبال این همایش رفتند، اما برآیند سخنان شرکت‌کنندگان این همایش،

ادامه ادبیات فتنه 88 همراه با کلیدواژه رفع حصر و صیانت از آراء بود.

این درحالی است که اصلاح‌طلبان سعی دارند با ریل‌گذاری جدید خود را

داخل نظام توصیف کنند اما همایش هفته گذشته نشان داد اصلاحات از

فتنه 88 به بعد و به تعبیر و نگاهی دیگر، از تحصن در مجلس ششم، از

دایره نام خارج شده است و نظام اسلامی به این جریان به‌عنوان تفکر

برانداز و مخرب نگاه می‌کند.

در همین راستا وقتی فاطمه راکعی، یکی از فعالان سیاسی

اصلاح‌طلب سخنان خود را با درخواست رفع حصر سران فتنه آغاز کرد

و گفت: «حل مسئله حصر از شخصیت‌های شریف و بزرگ که مایه

افتخار و الگوی راستین زن معاصراند یعنی زهرا رهنورد آرزوی ماست و

همچنین آرزوی رفع حصر چهره‌های گرانقدری همچون محسن

میردامادی و مصطفی تاج‌زاده و دیگر بزرگان را داریم»، قلی‌زاده دبیر

همایش اصلاح‌طلبان در تذکری به راکعی، گفت:«لطفاً در چارچوب همایش

صحبت کنید و شما باید در مورد موضوعاتی پیرامون زنان که به ما ارائه

 کردید، سخنرانی کنید.»

پاسخ راکعی در این زمینه جالب توجه است. این فعال اصلاح‌طلب در

پاسخ به دبیر همایش، گفت: «مگر من چه چیزی گفتم؟ ما آرزوی آزادی

در پناه قانون را داریم و آرزوی سوم من داشتن مجلسی در پناه قانون

است، یعنی مجلسی که قانون‌گذار باشد.»[1]

محسن رهامی،رئیس کمیته انتخاباتی شورای هماهنگی اصلاحات یکی

دیگر از سخنرانان بود که در همین راستا بیان داشت: «اگر مجلس اصلاح

شود، نظام اصلاح می‌شود ضمن اینکه هیچ مقامی حق انحلال مجلس را

ندارد.»[2]

پروژه وارد شدن به چارچوب نظام با برگزاری یک همایش که آن را

تلفیقی از اصلاح‌طلبی و اعتدال‌گرایی نام گذاشتند، در سخنان سخنرانان

نمود دیگری پیدا کرد و ریل‌گذاری برای ورود به‌نظام با تأکید به ادعاهای

فتنه گران به بیراهه هدایت شد.

این ریل‌گذاری و در راستای هدف اولیه همایش در سخنان سخنرانان دیگر

نیز نمود داشت.

در همین زمینه حجت‌الاسلام عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت

اصلاحات بابیان اینکه تحلیل من از این اجتماع و حضور این است که برگزار

کنندگان و متولیان امر برگزاری این نشست خواستند بر یک اصل تأکید

کنند و آن اینکه جریان اصیل اصلاحات خود را در متن نظام اسلامی دیده و

برای تحقق آرمان‌های والای این نظام اعلام حضور می‌کند، گفت:

«اصلاحات هرچند ناملایماتی بر سر راه داشته، اما در جهت بهره‌گیری از

توان و ظرفیت عمومی جامعه تلاش خواهد کرد و می‌کوشد تا ناملایمات

برطرف شود و مسیر حرکت جامعه یک مسیر عقلانی صحیح و منطبق بر

قوانین موضوعه کشور باشد.»[3]

هادی خامنه‌ای نیز بابیان اینکه کسی حق ندارد اصلاحات را خارج از نظام

بداند، گفت: «اصلاحات بر مبنای اسلام اصیل بناشده و بنابراین همه ما در

درون نظام هستیم و امیدواریم دایره اصلاحات با تأکید بر فعالیت فرهنگی

به‌جای حاشیه پردازی بر ارزش‌های اصلاح‌طلبی تأکید کند.»

واکنش‌ها به برگزاری این همایش نشان داد که اهدافی که اصلاح‌طلبان

برای پوشاندن موضوع دنبال می‌کنند، توفیقی نداشت و حامیان فتنه با

برگزاری یک همایش که در آن ادعاهای گذشته فتنه‌گران به‌طور مکرر

مطرح می‌شود، نمی‌توانند گذشته خود را تطهیر کنند و در این جهت

بایستی به درس‌های تاریخ انقلاب نیز رجوع نمایند به‌ویژه سرنوشت

نهضت آزادی در نظام جمهوری اسلامی ایران که کار را به‌جایی رساند

که امام خمینی (ره) در پاسخ به استفتاء وزیر وقت کشور، حجت‌الاسلام

محتشمی پور پیرامون حضور نهضت آزادی در انتخابات، اعلام کردند که

نهضت آزادی فاقد صلاحیت و غیررسمی است.[4]

بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران در این نامه درباره خروج نهضت آزادی

از حاکمیت نظام بیان داشتند: «در موضوع نهضت به‌اصطلاح آزادی مسائل

فراوانی است که بررسی آن محتاج به‌وقت زیاد است. آنچه باید اجمالاً

گفت آن است کهپرونده این نهضت و همین‌طور عملکرد آن در دولت موقت

اول انقلاب شهادت می‌دهد که نهضت به‌اصطلاح آزادی طرفدار جدی

وابستگی کشور ایران به آمریکا است و دراین‌باره از هیچ کوششی

فروگذار نکرده است؛ و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است که شاید

آمریکای جهانخوار را که هرچه بدبختی ملت مظلوم ایران و سایر

ملت‌های تحت سلطه او دارند از ستمکاری اوست، بهتر از شوروی ملحد

می‌دانند؛ و این از اشتباهات آن‌ها است.»

جالب اینجاست که لجاجت نهضت آزادی بر سر مواضع انحرافی‌اش ادامه

یافت و با تردید و تشکیک در استناد این نامه به امام (ره)، تلاش کرد تا آن

را جعلی و دروغین جلوه دهد و ساخته‌وپرداخته نزدیکان امام قلمداد کند.

این جریان، نوک پیکان حملات خود را متوجه مرحوم حاج سید احمد خمینی

فرزند امام (ره) کرد.

یادگار امام (ره) در نامه‌ای به آیت‌الله پسندیده عموی خود، با اشاره به

درخواست وی برای آزادی یکی از ملی‌گراها، به برخی ویژگی‌های این

جریان اشاره‌کرده و ضمن تأکید بر صحت دستخط امام،از آیت‌الله پسندیده

می‌خواهد، این موضوع را تأیید کند و ادامه کم‌کم این گروه سیاسی از

جریان سیاسی کشور خارج شد.[5]

با این اوصاف به نظر می‌رسد، اصلاح‌طلبان با لجاجت و بعضاً عنادی که در

طرح ادعاهای فتنه گران دارند و باوجوداینکه به‌طور هدفمند سعی دارند

خود را در چارچوب نظام قرار دهند، راه نهضت آزادی را طی می‌کنند.

ریل‌گذاری اشتباه نهضت آزادی را از نظام خارج کرد و مقصد لجاجت‌های

اصلاح‌طلبان نیز بیش‌ازپیش با توجه به مواضع متناقض و اعجاب‌برانگیزی

که می‌گیرند، مشخص است، هرگاه رهبران اصلاحات و بدنه مدیرتی و

نخبه آن، فتنه 88 را به‌عنوان خط قرمز نظام اسلامی قبول کرده و نسبت

به اصلاح اشتباه‌ها و اقدامات غیرقانونی خود در حوادث راه اصلاح را در

پیش گرفتند و به‌صورت آشکار اظهار توبه و ندامت کردند، آنگاه می‌توان

بار دیگر چنین ادعایی کر که اصلاحات وارد ریل جمهوری اسلامی ایران

شده است.

[1]-http://www.tasnimnews.com/Home/Single/622217

[2]- http://www.tasnimnews.com/Home/Single/622217

[3]- http://www.tasnimnews.com/Home/Single/622217

[4]- http://kayhan.ir/fa/news/33007

[5]- http://www.khatteemam.ir/fa/?p=8874




تاریخ: پنج شنبه 1 بهمن 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار
ذره‎بین فرهنگی؛
 
 
ضیافت خطرناک انگلیسی‎ها برای ایرانیانبفرمایید شام»
 
 
 
امتیاز این مسابقه تلویزیونی را شبکه دولتی ITV انگلستان به شبکه
 
فارسی ‌زبان «من و تو» واگذار کرده است و در این کانال ماهواره‎ای تولید
 
و پخش می‌شود.
 

به گزارش جام نیوز، «بفرمایید شام» مسابقه‌ای تلویزیونی است که امتیاز

آن را شبکه دولتی  ITV انگلستان به شبکه فارسی ‌زبان «من‎وتو»

(manoto) واگذار کرده است و در این کانال ماهواره‎ای تولید و پخش

می‌شود.

روند مسابقه از این قرار است که هر هفته ۴ شرکت‌کننده -که به ظاهر تا

به حال یکدیگر را ندیده‌اند- در خانه‌هایشان برای هم شام تهیه می‌کنند و

مخفیانه به هم امتیاز می‌دهند.

در شب آخر مسابقه، هر کسی که بیشترین امتیاز را کسب کرده باشد،

برنده مسابقه می‌شود.

شرکت‌کنندهٔ برنده در فصل نخست این برنامه در انگلستان ۱۰۰۰ پوند و در

فصل دوم در سوئد ۱۰۰۰۰ کرون دریافت می‌کند.

شبکه من‎وتو در سال‌های فعالیتش از هر حربه‌ای استفاده کرده تا سبک

زندگی ایرانیان را تغییر بدهد؛ از تولید و پخش «آکادمی گوگوش» گرفته تا

برنامه «بفرمائید شام» و...

این تلویزیون لندنی که در نقشه براندازی جمهوری اسلامی، در راستای

پیشبرد تهاجم فرهنگی ایفای نقش می‌کند، از برنامه بفرمائید شام به‌

مثابه سلاحی بهره می‌جوید تا با استفاده از آن، تجربه تلخ «آندلس»را این

بار در سرزمین مسلمانان پارسی محقق کند.

در این گزارش،بخش‌هایی از سناریوهای اجرا شده در برنامه بفرمائید شام

[یا بهتر است بگوئیم بفرمائید شراب!] بررسی شده است:

زیر سؤال بردن آموزه‌های دینی

یکی از سناریوهایی که تلویزیون من و تو اصرار بر تکرار آن دارد، زیر سؤال

بردن آموزه های دینی است. برنامه بفرمایید شام با طرح گاه و بیگاه این

سؤال که «آیا باید به "گناه" و "بی‌دینی" معتقد بود؟» اینگونه به مخاطبان

خود القا می‎کند که مقولاتی چون گناه و مذهب وجود ذاتی ندارند و

اساسا این اصطلاحات را منفعت‌جویان خلق کرده‌اند!

هر مذهبی داشته باشید، غیر از اسلام!

شبکه یادشده در برنامه بفرمائید شام با تبلیغ و ترویج آئین‌های مختلف

همزمان با تخریب دین اسلام، سعی می‌کند جامعه هدف خود را به

«تغییر دین» متقاعد کند.

انکار زندگی پس از مرگ

بفرمائید شام در قالب دیالوگ‌های شرکت کنندگانش، معاد و زندگی پس از

مرگ را انکار می‎کند. این برنامه همه چیز را با مرگ یک انسان تمام شده

قلمداد می‎کند و در واقع با القائات نهیلیستی، زندگی آدمی را «پوچ»

جلوه می‎دهد.

مقدسات اسلام موجب بدبختی آدمی است!

شبکه من و تو در این برنامه ضمن توهین به مقدسات اسلامی، آن‌ها را

مایه بدبختی بشر معرفی می‌کند!

تشکیک در عدالت پروردگار

در یکی از سکانس‎های برنامه بفرمایید شام، با طرح این پرسش که «اگر

آفریننده این دنیا بودید، چکار می‎کردید که الآن از خدا انتظار دارید؟

عدالت و حکمت خداوند متعال زیر سؤال برده می‌شود.

در ادامه سناریوی مزبور، شرکت کنندگان مثلا پاسخ می‎دهند: «سعی

می‎کردم زیردست‎هایم را کمتر اذیت کنم و خیلی بنده‎هایم را

آزمایش نمی‎کردم»[!]

ترویج همجنس‎بازی

شبکه من‌وتو که به‎صورت ویژه و هدفمند به‌دنبال ترویج عمل شنیع

همجنس‌بازی است، در یکی از قسمت‌های بفرمائید شام با معرفی مفصل

شهر "آمستردام" هلند به‌عنوان جاذبه‌ای توریستی برای همجنس‌بازان،

به تبلیغ این رفتار زشت پرداخت.

تبلیغ بی‎بندوباری و روابط نامشروع

بفرمائید شام با چینش مردان کنار زنان در یک ضیافت شام، می‌کوشد

روابط خارج از قاعده -خصوصا روابط ضربدری- را عادی جلوه دهد.

یکی از شرکت کنندگان این برنامه طبق سناریوی از پیش تعیین شده،

چنین استدلال می‎کند که: چون روابط جنسی وقت زیادی را از دختران

و پسران نمی‎گیرد، پس نباید از آن جلوگیری کرد!

هشدار جدی به مخاطبان ماهواره: اگر به سلامت روانی و اخلاقی

خود، همسر، فرزندان، خویشاوندان و دوستانتان اهمیت می‎دهید،

از تلویزیون لندنی «من‌وتو» بر حذر باشید.





تاریخ: سه شنبه 30 دی 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار
 
مگر منفعتی بالاتر از پیامبر(ص) داریم؟
 

نامه سرگشاده 50انجمن اسلامی به

ظریف و تقبیح سفر به فرانسه

 انجمن های اسلامی دانشجویان 50 دانشگاه‌ کشور در نامه به وزیر امور
 
خارجه اعلام کردند: شما شئون دیپلماسی انقلابی را رعایت نکردید. زمانی
 
 
که دشمن دون، صریحا به اعتقادات مسلمانان حمله می‌کند،
 
 
آیا رفتن به کشور توهین کننده توجیهی دارد؟ 


درس مذاکرت مولا علی (علیه السلام)

در جنگ صفین وتحمیل ابوموسی اشعری...  

محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه و فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه

اگر قرار به این‌گونه برگزاری رفراندم باشد باید تمام وقت و توان

دستگاه‌های اجرایی کشور به برگزاری رفراندم هایی برای مواردی

که مردم رضایت ندارند مانند قیمت نان و گوجه صرف شود.

خبرنامه دانشجویان ایران: هتاکی اخیر نشریه فرانسوی برای دومین بار پیاپی

در هفته های اخیر و پس از حمله تروریستی به دفتر نشریه که با  حمایت

مستقیم اولاند و در تیراژی بسیار بالاتر از قبل در سه میلیون نسخه منتشر

شد، می رود تا واکنش های جدی مسلمانان در روزهای آتی را به دنبال

داشته باشد.

این اقدام از آنجایی «هماهنگ شده» است که به فاصله ساعتی بعد از

انتشار  این نشریه موهن، کامرون نخست وزیر بریتانیا  پشت تریبون آمد و

گفت: « این بخشی از زندگی در یک کشور آزاد است.»

دیوید کامرون معترضات به بی حرمتی به ساحت پیامبر(ص) را به افراط

متهم می کند و با آنکه داعش دست پرورده خود سرویسهای جاسوسی

غربی است، آنها را به مسلمانان نسبت می دهد و می گوید: شما

نمی توانید از یک فرقه متعصب که افراط گرایی اسلامی را دنبال می کند،

دلجویی کنید. روزنامه ها باید آزاد باشند تا هر آنچه را که می خواهند،

منتشر کنند.

 

ماری هارف سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در راستای این اقدام نشریه

شارلی ابدو از حمایت کامل آمریکا از حقوق این نشریه خبر داد. سخنگوی

وزارت خارجه آمریکا این اقدام شارلی ابدو را مطابق با دموکراسی توصیف

کرده است.

اگرچه سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز این اقدام را

محکوم کرده است،اما متاسفانه موضعی که نشان از عزم دستگاه

دیپلماسی برای جلوگیری از این رخدادهای تلخ داشته باشد از سوی

وزارت خارجه بیان نشد.

این عبارات که ما این حرکتها را محکوم می کنیم، می تواند از لسان

سخنگوی چند کشور خنثی در معادلات بین الملل هم صادر شود، اما آیا

جمهوری اسلامی ایران باید نسبت به این اقدامات وحشیانه غرب به نام

آزادی بیان موضعی بی اثر اتخاذ کند.

در همین روزها و ساعتها مسئول مستقیم دستگاه دیپلماسی به بهانه

مذاکرات فرسایشی هسته ای که خیلی دوست دارند به نتیجه برسانند با

حامیان و مسببان اصلی انتشار کاریکاتور موهن به پیامبر(ص) جلسه

می گذ ارند، گل می گویندو البته توهین نثار ملت ایران می کنند و لبخند

می زنند.

اگرچه مذاکرات هسته ای در طول بیش از یک سال گذشته دقیقا هیچ

نتیجه ای که مایه اثر برای مردم باشد را نداشته است و علیرغم لبخندهای

ایران، توهین و بی حرمتی و تحقیر و خفیف کردن پاسپورت ایرانی و تشدید

تحریم ها – که سخنگوی دستگاه دیپلماسی به آنها اشاره کرده – نثار

کشور شده است باز ظریف و تیمش به نام «منافع ملی» پای میز مذاکره

نشستند.

منافعی که مطمئنا به خاطر عدم همخوانی با منافع اسراییل، از سوی

ایالات متحده مورد توافق قرار نخواهد گرفت و «بازی مذاکرات» صرفا

دستمایه تبلیغاتی است.

از سویی نیز، طرف غربی با گسترش دامنه اسلام هراسی و ایران

هراسی قلب آمال مسلمانان را هدف گرفته است و حقیقتا مذاکرات با

هتاکان به پیامبر(ص) نمی تواند منفعتی را برای جمهوری اسلامی رقم

بزند.

حال و پس از یک سال و اندی موانست دولت یازدهم با غرب و ایالات

متحده مشخص شه است که رویکرد مبنایی سیاست خارجی این دولت

با بنیانگذار این انقلاب فرسنگ ها فاصله دارد.

همزمانی مذاکرات و توهین نشریه فرانسوی به ساحت پیامبر مهربانی و

رحمت این بخش از پیام تاریخی حضرت امام درباره پذیرش قطعنامه را به

ذهن متبادر می کند: اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و

انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین

(علیهم السلام) را با دستهای خود ویران نماید، آن وقت ممکن است

جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت

بشناسند، ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت

باشند ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها.




تاریخ: دو شنبه 30 دی 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار
در اعتراض به هتاکی به ساخت پیامبر(ص)

آغاز به کار کمپین جهانی

"عشاق محمد" (صلی الله علیه و آله و سلم)

در واکنش به اهانت‌های اخیر رسانه‌های غربی به ساحت مقدس پیامبر
 
اعظم(ص) یک کمپین جهانی به نام
 
"عشاق محمد" (صلی الله علیه و آله و سلم) راه‌اندازی شده است.
 

به گزارش گروه فرهنگی فرهنگ نیوز ، در پی تکرار اهانت نشریه فرانسوی

شارلی ابدو به ساحت مقدس پیامبر اعظم (ص) و بی‌تفاوتی دنیای غرب

به خروج از حد و مرز آزادی بیان یک کمپین جهانی به نام

«عشاق محمد(ص)» راه‌اندازی شده است .متن اطلاعیه بانیان این کمپین

به این شرح است:

------------

والله یعصمک من الناس

آغاز به کار کمپین جهانی "عشاق محمد" (صلی الله علیه و آله و سلم)

#loversofmuhammad

#عشاق_محمد

#‏من_عاشق_محمدم‬

این روزها قلب امت اسلامی جریحه دار است. اهانت به ساحت مقدس

بهترین و متخلق ترین مخلوق عالم، دل هر انسان آزاده ای را خون کرده

است. آنانی که خود با حمله به کشورهای اسلامی و ریختن خون صدها

هزار تن زمینه ساز تروریسم شدند و از همین تروریسم برای مقابله با

محور مقاومت بهره جستند، امروز به بهانه کشته شدن چند فرد هتاک به

ساحت مقدس پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، در کنار هم برای مقابله

با تروریسم اشک تمساح می ریزند! طنز تلخ این خیمه شب بازی جایی

است که قاتل کودکان غزه نیز در این میانه حامی انسانیت شده و در

نمایش مضحک تروریست های به اصطلاح مخالف تروریسم، شرکت

می کند.

کمپین جهانی "عشاق محمد" در این میانه حرکتی است برخاسته از متن

امت اسلامی در دفاع از ساحت قدسی پیامبر اعظم بعنوان سرآمد تمامی

پیامبران که تلاش دارد تا در مقابل این حرکت شیطانی بایستد.

----------

کاربران در شبکه های اجتماعی و وب سایت های خود با انتشار تصاویر زیر

به حمایت از این کمپین جهانی می پردازند:

 

---

 

---

 

 



تاریخ: یک شنبه 28 دی 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 106
بازدید دیروز : 801
بازدید هفته : 907
بازدید ماه : 4793
بازدید کل : 120549
تعداد مطالب : 871
تعداد نظرات : 73
تعداد آنلاین : 1

Alternative content